افشین صائب نژادبه نام خالق عشق و هنر، آنکه زیباست و بخشی از زیبائی خود را در ما دمید و برای هر یک نامی نهاد، زشت و زیبا، خیر و شر، نیک و بد و هر کدام در جای خود بینهایتی ست که در وجود ما قرار گرفت تا دیگری معنی یابد و در نهایت تماماً زیباست چون بخشی از کهکشانِ محبت اوست.
تجلی هر یک از این عناصر بواسطه ی عاملی همچون رنگ، صوت و حتی بو صورت می کند که درک هر یک توسط حواس پنجگانه صورت می گیرد.
یکی ازمرموزترین این عوامل صوت است که درک عمق آن از طریق گوش امکان پذیر است و برای اکثریت زیباترین اصوات آنی ست که ما را به وجد می آورد، از جسم دورمان می کند و گذر زمان را برایمان سهل تر می کند. در میان اصوات زیبا موسیقی دارای جایگاه ویژه ایست زیرا در طول تاریخ همواره انسان را به وجد آورده است، هرگاه خواستیم در زمان لذت ببریم بواسطه ی آن شاد شده ایم و هرگاه خواستیم روحمان را تسکین بخشیم از آن یاری جسته ایم و پناهگاهی برای خلوتمان بوده است. هر کس با توجه به روحیاتش با بخشی از انواع موسیقی ارتباط گرفته است، بعضی با موسیقی پر هیجان و برخی با موسیقی آرام.
در سرزمین ما (ایران) تنوع موسیقی بسیار است و از جمله ی آن باید به بخش موسیقی نواحی توجه بیشتری کرد زیرا هرآنچه اکنون با گوش ما آشناست نشات گرفته از همین حوزه است.
از انواع موسیقی نوعی دیگر نیز حائز اهمیت است که شاید بتوان آن را نیز در همان موسیقی نواحی جست و آن موسیقی عرفانی ماست که آنقدر در برخی شهرها اهمیت دارد که برای خود مراسم و سازی دارد و از انواع این سازها “تنبور” جایگاهی ویژه دارد چه بجهت قدمت و چه بجهت تاریخچه و رپرتوار موسیقائی که سرشار از همان رمز و رازیست که در ابتدا اشاره شد. تنبور سازیست با قدمت بیش از پنج هزار سال که گاهاَ آن را مادر سازهای زهی زخمه ای نیز می شانسند و شاید بتوان گفت اکثر سازهای هم خانواده وام گرفته از همین ساز هستند. و اما تنبور کنونی بنا به تاریخچه ی آن تنبور تیسفونیست که زمانی در مرز ایران قرار داشته است.
فارغ از شکل ظاهری این ساز موسیقی و جنس صدا دهی آن در مناطق مختلف است بطوری که این تفاوت ما را با یک ابزار واحد به تنوع بیشتری از مجموعه ی اصوات و جملات در مناطق مختلف میرساند. بطور مثال صدای این ساز در منطقه ی گهواره (غرب کرمانشاه) دارای صدایی زیرتری نسبت به منطقه صحنه (شرق کرمانشاه) دارد. جمله بندی ها در منطقه گهواره عاشقانه تر و در منطقه ی صحنه عارفانه تر است و همین درک و دریافت از الحان باعث تنوع بیشتری می شود و اگر یکپارچه شود دیگر معنایی نخواهند داشت پس حفظ این توصیفات در همین ابزار واحد اهمیت ساختاری خود ساز را بالاتر می برد زیرا در تمامی مراحل ساخت ساز در هر یک از مناطق ذکر شده تفاوتهائی وجود دارد که سازگر باید با آن آشنا باشد تا بتواند خواسته صوتی هر کدام را بدرستی براورده کند. با توجه به تغییر سلیقه ی شنیداری نوازندگان طی سالهای اخیر ما با تنوع بیشتری از لحن و صدا دهی در این ساز روبرو هستیم و شاید کمی از اصل دور مانده ایم که البته عزیزانی در تلاش هستند برای حفظ و پاسبانی از اصالت موضوعی که بالاتر به آن اشاره ای شد یعنی برگشتن و تحقیق درباره ی آنچه در گذشته ی این ساز بوده است و ایجاد کتابخانه ی صوتی برای آنکه بدانیم قدما چه می کردند و چه می شنیدند اما این کتابخانه نیاز به ابزار خود نیز دارد که باید به آن نیز پرداخت اما متاسفانه مرجع درستی در این باره وجود ندارد که بدانیم دقیقا با چه فرمولی سازی بسازیم که بتواند همان صدا دهی را ایجاد کند تا بتوان به حفظ آنچه بر این موسیقی کهن گذشته است کمی بکند. از سالها پیش وبلاگی را ایجاد کرده بودم به نام ساز صائب و بعدها به تنبور صائب تغییرش دادم اما با توجه به شرایط زندگی شخصی رها شده بود و با ساخت و تهیه ی این سایت با نام خودم (افشین صائب نژاد) می خواهم آنچه را که تجربه کرده ام هرچند اندک و کوتاه در جایگاه هنرجو و علاقه مند به این بخش از موسیقی سرزمینمان جمع آوری بکنم و در اختیار بگذارم تا اگر کسی نیاز به اطلاعاتی درباره ابعاد و اندازه و یا حتی الگویی داشت از آن استفاده بکند و او نیز چیزی بر آن اضافه بکند و برای آیندگان برجای بگذارد تا اصالت هایمان به درستی حفظ بشود و دیگر دچار سردرگمی نباشیم و برای شروع حداقل اطلاعات مورد نیاز را در اختیار داشته باشیم.

ارادت
افشین صائب نژاد

آخرین مطالب