این مقام که جزو مقامهای کلام است دارای سه نوع می باشد بابانائوسی۱، بابانائوسی ۲، بابانائوسی ۳ (باباجلیلی). این مقامات مربوط به دوران بابا جلیل و باباناعوث (ابراهیم فرزند احمد جاف) متولد اواخر قرن پنجم یا اوائل قرن ششم هجری است، در روستای سرکت در اورامان لهون کردستان.
“بابا جلیل دودانی از بزرگان آئین یارسان بوده اند ( یارسان یکی از آئین های کهن ایران می باشد) که در روسـتای دودان ظـهور مـی نمایند. دوره حضـرت باباجلیل چهـارمین دوره در دفتـر پـردیوری (دفتر مقدس یارسان) می باشد.
باباناعوث حالتی شوریده داشته و دیوانه وار زندگی می کرده است. مردم او را “بِلَه شیط” یا ابراهیم دیوانه نامیده اند. با توجه به گواهی های دفتر پردیوری ایشان دارای ذاتِ حضرت خاوندگار (خداوند) بوده اند و در دفتر پردیوری دومین دوره متعلق به حضرت بابا ناعوث است.
داستان از این قرار است که شاه خوشین (ایشان نیز از بزرگان آئین یارسان بوده اند که قبل از دوره باباناعوث بوده اند) هنگام رحلت تنبوری به یارانش می دهد، و نوید می دهد هرگاه این تنبور کوک شد و نوا سرداد، من در همان حوالی دوباره پیدا خواهم شد. یارانش پس از سال ها جستجو تنبورشان را در زیر سایه درختی در روستای سـیرک کوک می یابند و مطمئن می شوند که مرشد آنها در همان حوالی است و نهایتاً او را در منزل شیرَه خان فرزند دایه خزان که او را به نام بابا ناعوث می شناختند، می یابند و در برابرش سجده می نمایند .
و البته این مقام در وصف کاوه آهنگر سروده شده است و شاید علت، نوید یک حرکت یا رویداد بزرگ بوده است.